جدول جو
جدول جو

معنی ترشی انداختن - جستجوی لغت در جدول جو

ترشی انداختن(نِ دَ)
ترشی گذاشتن. آچار ساختن. پروردن آنچه از میوه ها در سرکه آچار طعام را. آچار کردن سرکه با سبزیها و میوه ها. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- دختر را ترشی انداختن، بمزاح، بشوی ندادن و در خانه داشتن او را. (یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا
ترشی انداختن((تُ))
کنایه از بلا استفاده و عاطل گذاشتن
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
فرهنگ فارسی معین
ترشی انداختن
مخلّلٌ
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
ترشی انداختن
Pickle
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ترشی انداختن
mariner
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ترشی انداختن
маринувати
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ترشی انداختن
절이다
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به کره ای
ترشی انداختن
мариновать
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به روسی
ترشی انداختن
einlegen
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به آلمانی
ترشی انداختن
اچار ڈالنا
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به اردو
ترشی انداختن
আচার তৈরি করা
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به بنگالی
ترشی انداختن
kupika
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ترشی انداختن
turşu yapmak
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ترشی انداختن
לחמצן
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به عبری
ترشی انداختن
漬ける
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ترشی انداختن
kisić
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به لهستانی
ترشی انداختن
अचार डालना
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به هندی
ترشی انداختن
ดอง
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به تایلندی
ترشی انداختن
inleggen
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به هلندی
ترشی انداختن
encurtir
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ترشی انداختن
fare sott'aceto
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ترشی انداختن
picles
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ترشی انداختن
腌制
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به چینی
ترشی انداختن
membuat acar
تصویری از ترشی انداختن
تصویر ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ / تِرْ رَ / رِ دَ)
رای برانداختن. اظهار عقیده کردن. رجوع به رای برانداختن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رای انداختن
تصویر رای انداختن
اظهار عقیده کردن
فرهنگ لغت هوشیار